توهین به حیواناتاز نصایح لقمان به فرزندش این است: «آوازت را فرود آر؛ زیرا ناخوشترین بانگها، بانگ خران است». عبارت «ناخوشترین بانگها، بانگ خران است»، علت بلند نکردن صداست. وجه علت بودن اینگونه است: ای فرزندم صدای خود را بالا مبر؛ زیرا بلند کردن صدا نشانه بزرگی و قدرت انسان نیست؛ همانگونه که میبینیم صدای الاغ از همه صداها بلندتر است؛ اما این بلندی نه نشانه کمال است و نه نشانه بزرگی؛ بلکه حتی نشان از زشتی صداست و بلندی صدا در الاغ با زشتی صدای او همراه گشته است. گفتنی است که ذکر اینگونه صفات در قرآن تنها جنبه تشبیهی داشته و مورد پذیرش همگان است و با توجه به عدم وجود فهم و عقل برای این حیوانات، باید اینها را در حد مثالهایی دانست که هیچ تحقیر و اهانتی در آن وجود ندارد. بنابراین به کار بردن این مثالها و تشبیهها هیچ اشکالی ندارد. فهرست مندرجات۱.۱ - مراد از قصد ۱.۲ - مراد از وَ اغْضُضْ... ۱.۳ - مراد از إِنَّ أَنکَرَ... ۱.۴ - بیان علت ۲ - بیان یک نکته ۳ - استناد به روایات ۳.۱ - روایتی از حضرمی ۳.۲ - روایتی از معاویة بن عمار ۳.۳ - دیدگاه مفسران ۴ - بیان چند نکته ۴.۱ - نکته اول ۴.۱.۱ - آیات ۴۹ تا ۵۱ سوره مدثر ۴.۲ - نکته دوم ۴.۳ - نکته سوم ۴.۳.۱ - آیه ۵ سوره جمعه ۴.۳.۲ - آیه ۱۲ سوره محمد ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - زشتترین صداها در قرآنقرآن نصایح بسیاری از لقمان به فرزندش را نقل میکند که البته عمومیت داشته و برای همگان نیز قابل استفاده است؛ از جمله آنهاست: «وَ اقْصِدْ فىِ مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحَمِیرِ»؛ «(پسرم! ) در راه رفتن، اعتدال را رعایت کن، از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشتترین صداها، صدای خران است». ۱.۱ - مراد از قصدکلمه قصد به معنای معتدل و راست است و در تعبیر «وَ اقْصِدْ فىِ مَشْیِکَ» به معنای میانهروی در راه رفتن است؛ یعنی نه آهسته و نه سریع راه برو. ۱.۲ - مراد از وَ اغْضُضْ...همچنین عبارت «وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِکَ» به معنای آرام صحبت کردن و صدا را بالا نبردن است. [۳]
ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۷، ص۱۹۶، محقق و مصحح:فارس صاحب الجوائب، احمد، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
[۴]
طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۱۶، تحقیق:حسینی، سید احمد، کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
۱.۳ - مراد از إِنَّ أَنکَرَ...عبارت «إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحَمِیرِ»، تعلیلی بر دستور بلند نکردن صدای انسان است. [۵]
صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج۲۱، ص۸۶، دارالرشید، مؤسسة الایمان، دمشق، بیروت، چاپ چهارم، ۱۴۱۸ق.
۱.۴ - بیان علتوجه علت بودن این است که میگوید صدای خود را بالا مبر؛ زیرا بلند کردن صدا نشانه بزرگی و قدرت انسان نیست؛ همانگونه که میبینیم صدای الاغ صدای بلندی است؛ اما این بلندی نه نشانه کمال است و نه نشانه بزرگی؛ بلکه حتی نشان از زشتی صداست و بلندی صدا در الاغ با زشتی صدای او همراه گشته است؛ به بیان دیگر، انسان باید از بلند کردن صدای خود پرهیز کند؛ زیرا صدای الاغ در اوج بلندی قرار دارد؛ اما همگان بر زشتی آن اذعان دارند. علاوه بر نقش ادبی این جمله، میتوان به لحاظ بلاغی نیز برای این جمله نقشی قائل شد. این جمله در واقع استعارهای است در بیان مبالغه برای نکوهش کسی که صدای خود را بالا ببرد، و با چنین تشبیهی، شخص را از بلند کردن صدا باز میدارد. [۶]
مدنی شیرازی، علی خان بن احمد، الطراز الاول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول، ج۷، ص۳۳۰، مؤسسة آل البیت (علیهالسلام) لاحیاء التراث، مشهد، چاپ اول، ۱۳۸۴ ش.
[۷]
کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج۷، ص۲۱۲، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، ۱۳۳۶ش.
۲ - بیان یک نکتهدر اینجا توجه به این نکته ضروری است که حیوانات دارای عقل و فهم، نیستند؛ بنابراین چنین گفتارهایی آنها را رنجیدهخاطر نخواهد کرد و بررسی ما در مورد این آیه تنها از این جهت است که آیا اصل این کلام تحقیرآمیز و توهینانگیز است و آیا شایسته خداوند است که از این ادبیات استفاده کند و حیوانات را اینگونه مورد تحقیر خود قرار دهد؟ ۳ - استناد به روایاتدر ذیل این آیه، روایاتی وجود دارد که توجه به آنها در فهم حقیقی آیه، ضروری است. ۳.۱ - روایتی از حضرمیابوبکر حضرمی میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) از مقصود گفتار خداوند عزوجل که میفرماید: «إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الحَمِیرِ» پرسیدم و ایشان فرمود: منظور عطسه ناهموار [۸]
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح:غفاری، علیاکبر، آخوندی، محمد، ج۲، ص۶۵۶، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
و مردی است که صدایش را بلند کند، مگر اینکه دعوتکننده به دین باشد و یا اینکه قرآن را قرائت کند». [۱۰]
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی، محمدجواد، ج۸، ص۵۰۰ – ۵۰۱، ناصرخسرو، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۳.۲ - روایتی از معاویة بن عمار«معاویة بن عمار میگوید: از امام جعفر صادق (علیهالسلام) در مورد قول خدای متعال «وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِکَ» پرسیدم، فرمود: مراد از آن عطسه زشت است، و همچنین مردی که در جنگ صدایش را به صورتی زشت بلند کند، مگر اینکه مردم را به طرف خدا دعوت کند». [۱۱]
طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۶۲، المکتبة الحیدریة، نجف اشرف، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.
۳.۳ - دیدگاه مفسرانالبته برخی مفسران، آیه را بر معنای ظاهر آن دانسته و این روایات را در مقام بیان یکی از مصادیق صدای بلند ذکر کردهاند. ۴ - بیان چند نکتهاما فهم صحیح این آیه و آیات مشابه، نیازمند توجه به این نکات است: ۴.۱ - نکته اولاین نوع از عبارات، مقصود فی نفسه نیستند؛ یعنی خداوند در این آیه و آیات مشابه در مقام بیان این نکته نیست که صدای این حیوان چهگونه است و چه صفتی دارد؛ بلکه در مقام ارائه مصداق کاملی از صدای بلند و زشت میباشد و تنها بدان جهت، چنین مثالی آورده است؛ مانند نمونهای دیگر: ۴.۱.۱ - آیات ۴۹ تا ۵۱ سوره مدثر«فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ • کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ • فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةِ»؛ «آنان را چه شده که از تذکر و هشدار روی گردانند؟ • گویی گورخرانی وحشی و رمیدهاند • که از (چنگال) شیری گریختهاند». این نمونه، تنها برای مثال است، نه آنکه توهینی به گورخران باشد! ۴.۲ - نکته دومکلمه «انکر» در این آیه افعل تفضیل است [۱۴]
فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۲۵، ص۱۲۳، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
و نشانه اینکه در این صفت، این موصوف بالاترین حد را داراست؛ اما این احتمال وجود دارد که استفاده از این کلمه تنها برای بیان مصداق مشخص و واضح برای عموم مورد استفاده قرار گرفته باشد؛ زیرا باور عمومی در آن زمان، زشتتر از صدای الاغ را تصور نمیکرد؛ گرچه شاید در واقع بدتر از آن نیز وجود داشته باشد. این رویکرد در روایات نیز وجود دارد که افعل تفضیل دارای معنای نسبی است؛ برای نمونه در چندین روایت، تعبیر «افضل الاعمال» در مورد کردارهای متفاوتی به کار رفته که این نشان از استفاده در معنای نسبی این صیغه دارد.۴.۳ - نکته سومدر این آیه و آیات مشابه، نکوهشی متوجه الاغ نیست؛ بلکه تنها یک صفت او که برای انسانها ناپسند است ـ گرچه در واقع نیز ناپسند نباشد ـ برای تشبیه ذکر شده است؛ مانند نمونهای دیگر که در آن نیز، سرزنشی متوجه الاغ نبوده؛ بلکه افرادی مورد سرزنش قرار میگیرند که با وجود قابلیتهای بالاتر، از آنها استفاده نکرده و مانند حیوانات رفتار میکنند: ۴.۳.۱ - آیه ۵ سوره جمعه«مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفارا...»؛ «وصف کسانی که عمل کردن به تورات به آنان تکلیف شده است، آنگاه به آن عمل نکردند، مانند درازگوشی است که کتابهایی را (که هیچ آگاهی به محتویات آنها ندارد) حمل میکند...». ۴.۳.۲ - آیه ۱۲ سوره محمد«إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ»؛ «خداوند کسانى را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، وارد باغهايى از بهشت مىکند که نهرها از زير (درختانش) جارى است؛ در حالى که کافران از متاع زودگذر دنیا بهره مىگيرند و همچون چهارپايان مىخورند، و سرانجام آتش دوزخ جايگاه آنهاست»! ۵ - پانویس۶ - منبعپایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «توهین به حیوانات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۱۹. |